۱۳۹۱ دی ۱۵, جمعه

آخرین سنگر سکوت نیست


:ببینید کسانی که تا چند روز پیش سکوت اختیار کرده بودند و برای حفظ موقعیت لال شده بودند چگونه زبان باز کرده اند و چه چه مستانه سر داده اند . برای عرض ارادت و کسب موقعیت در مقابل هر حقیر تر از خودی تا زانو خم میشوند و به عزیزترین عزیزان این مردم که حتی فرصت نفس کشیدن در هوای آزاد را از ایشان گرفته اند ، اهانت میکنند و نسبت ناروا میدهند تا شاید مجوز حضور در انتخابات ریاست جمهوری را کسب نمایند . براستی چقدر حقیرند که برای جایگاهی بالاتر و کسب قدرت حاضرند به هر خفتی تن بدهند ....

حسین زمان
معتقدم محافظه کاری و ترس و وحشت از حضور در عرصه مبارزه و میدان مقابله با بیعدالتی نباید ما را به وادی توجیه کردن و حاشیه نشینی و آماده خوری بکشاند . قبیح شمردن سیاست بطور مطلق و کنار کشیدن از ورطه سیاست به این بهانه ، شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت بزرگی است که بر دوشمان سنگینی میکند . اما به این نکته نیز باور داشته و دارم که عده ای با ناجوانمردی و به دور از انسانیت و با ابزار دروغ و فریب و نیرنگ به مبارزه می پردازند و اسم آن را سیاست میگذارند . هیچگاه جرأت نمیکنند از روبرو با مخالفان خود به بحث و مجادله بپردازند و همواره عادت کرده اند تا از پشت خنجر بزنند . اینان آدم های پستی هستند که جز به خواسته های نفسانی فکر نمیکنند . موج سوارانی که مترصد فرصتنند تا هر لحظه بر گرده موجی سوار شوند و به پیش روند . آری این سیاست ورزی ، کثیف و زشت و منفور است اما شجاعانه در میدان مبارزه حاضر شدن ، در زیر فشار تن به سکوت ندادن ، با وجود خطرهای فراوان مانند زندان و تبعید و شکنجه و مرگ ، خاموش نشدن و فریاد زدن و بخاطر دفاع از حقوق انسان دست از فرزند و خانواده شستن تنها مرام و منش انسانهای پاک و آزاده و با شرافت است . برای اینگونه زیستن نمیتوان در در خانه و کاشانه و حجره و دفتر کار آرمید .
این روزها فرق بین سیاسی کاری کثیف و آلوده و حضور جوانمردانه کاملا آشکار است . تفاوت بین دلسوزان و از خود گذشتگان با راحت طلبان فرصت طلبی که سالهاست پای بر شانه های مردم دردمند این مرز و بوم گذاشته اند و خود را بالا کشیده اند بخوبی مشهود است . ببینید کسانی که تا چند روز پیش سکوت اختیار کرده بودند و برای حفظ موقعیت لال شده بودند چگونه زبان باز کرده اند و چه چه مستانه سر داده اند . برای عرض ارادت و کسب موقعیت در مقابل هر حقیر تر از خودی تا زانو خم میشوند و به عزیزترین عزیزان این مردم که حتی فرصت نفس کشیدن در هوای آزاد را از ایشان گرفته اند ، اهانت میکنند و نسبت ناروا میدهند تا شاید مجوز حضور در انتخابات ریاست جمهوری را کسب نمایند . براستی چقدر حقیرند که برای جایگاهی بالاتر و کسب قدرت حاضرند به هر خفتی تن بدهند . چه کاری از این پلید تر که زبان مخالفت را ببری ، دستانش را ببندی ، قلمش را بشکنی و آنگاه بر بالای منبر بروی و هر چه میخواهی بر علیه او بگویی و آنقدر هم احمق باشی که نفهمی مردم قبل از آنکه لب به سخن بگشایی تو را و نیرنگت را شناخته اند و تنها آبروی نداشته ات را می بری .
در مقابل این افراد میبینیم انسان های ارزشمندی را که پشت به همه موقعیت های لذت بخش زندگی کرده اند ، بجای هم صحبتی با خانواده و دوستان همدم دیوار و میله های زندان شده اند و در همان شرایط نیز دست از حمایت مردم بر نمیدارند . بسیاری از کسانی که امروز در زندان و سلول های انفرادی به سر می برند میتوانستند ، با همین استدلال که سیاست بد است و باید از مداخله در مسائل سیاسی دوری کرد ، در رفاه و آسایش به زندگی خوشی در کنار خانواده هایشان مشغول باشند ولی ترجیح دادند تا بجای راحت طلبی تا پای جان در مقابل ستم بایستند و برای دفاع از حقوق هموطنان خود سختی و مشقت را تحمل نمایند . هیچیک از ایشان به سکوت و محافظه کاری اعتقادی نداشتند و بر این باور نبودند که سکوت رمز موفقیت است . باور کنید که سکوت آخرین سنگر نیست و تنها فریب خود است و دیگران .
منبع: فیس بوک شخصی نویسنده
در همین باره بخوانید:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر