خبرگزاری هرانا - محمدرضا پورشجری نویسندهٔ وبلاگ گزارش به خاک ایران با نام مستعار سیامک مهر، بیش از دو سال و نیم است بدون حتا یک روز مرخصی، به جرم بیان اندیشهها و باورهایش، در سختترین شرایط ممکن در زندانهای جمهوری اسلامی زندانی است، در حالی که از بیماری شدید قلبی و گرفتگی رگهای قلب و نیز دیگر بیماریها رنج میبرد؛ حتا پزشکان بند تأیید و تأکید کردهاند که در صورت عدم درمان از راه عمل جراحی قلب باز، هر لحظه احتمال ایست قلبی و مرگ حتمی، وی را تهدید میکند.
محمدرضا پورشجری ۵۱ ساله تحت شرایطی بسیار وخیم و غیر انسانی در یکی از بدترین زندانهای ایران در میان زندانیان جرایم عادی و افراد شرور و خطرناک نگهداری میشود.
وی در تاریخ ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او بعد از بازداشت به سلولهای انفرادی زندان رجاییشهر منتقل و مدت هفت ماه در سلول انفرادی مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشارها موجب آسیبهای جسمی بر روی وی شده بود.
پورشجری در دو دادگاه مختلف به اتهام توهین به مقدسات ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی به یک سال حبس و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به سه سال زندان محکوم شده بود.
در زیر نامه وی به نام "ولایت فقیه چینی" که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است را میخوانید:
از بدو تشکیل رژیم جمهوری اسلامی در ایران، آخوندها و آیت اللهها و حجج اسلام، بطور پیوسته وبی وقفه مشغول تعریف وتوضیح و توجیه تئوری "ولایت فقیه" بودهاند، ودر این کار بنابه طبیعت حرفه خود، دروغپردازی وعوام فریبی واستفاده ازاقسام سفسطه ومغالطه را وجهه همت خویش قراردادند. حتا اخیرا اکبررفسنجانی پس ازگذشت سی وچهارسال کشف کرده است که "نهاد ولایت فقیه وحدت مردم را تضمین میکند." (۱) یعنی همان کارکردی که همواره ازنظام پادشاهی انتظار میرفت وشاه را کانون وحدت ملی میپنداشتند.
در این میان شاخصترین فردی که درباره تئوری ولایت فقیه نظرات وعقاید شگفتی ابراز داشته است، آخوند مصباح یزدی است، وی به پیروی ازفکر وفلسفه گوهری اسلام وقرآن مبنی بربی حقوقی انسان ولزوم سلب آزادی واراده واختیار از او (۲)، درتوضیح منبع حقانیت اصل «ولایت فقیه» اینگونه استدلال میکند که: «مشروعیت ولایت فقیه ناشی از تایید خدا واسلام و امام زمان است در حالی که مقبولیت آن توسط آرای مردم کسب میشود.» (نقل به مضمون) درواقع این اندیشه به نحوی توجیه تئوریک مهملی بنام «مردم سالاری دینی» هم محسوب میشود.
به هرجهت این دادگاه ازهرحیث بسیار شبیه باوری است که درچین باستان رواج داشته است:
«درچین باستان این اندیشه که حکومت ازسوی آسمان (ومردم) به خاقان وسران فئودال دربار او تفویض شده است برای خاقان بسیار ارزشمند بود وبه او مدد میکرد که مردم متصرفات خود وهمچنین سرکشان وعاصیان را به مردمی مطیع وفرمانبردار خویش تبدیل سازد. ولی درعین حال همین توجیه خاقان را به تنگنایی بسیار دشوار میافکند. هرفاجعه ملی وهربلای عام ارضی وسماوی میتوانست سرانجام ناشی ازتقصیرات وخطئیات او تلقی شود. اگر ملت دچار فقر وفلاکت شدید میشد ویا کشور دراثر ستیزه وجنگ داخلی دوپاره میگشت، خاقان مسئول شناخته میشد. درآخرین تحلیل، خشکسالیها و سیلها وطاعونها راسبب آن بود که خاقان از اوامرآسمانی سرپیچی کرده است واو بود که پیمان الهی راشکسته، یا دست کم درستایش آسمان وزمین، مراتب کمال احترام وخلوص را به جای نیاورده است.» (۳)
همانطور که ملاحظه کردیم، تفویض حکومت ازطرف آسما ومردم توامان، مدلی است که به احتمال زیاد مصباح یزدی برای توجیه «ولایت فقیه» میپسندد. اما تجربه نشان داده است که الزامات و متعلقات آن را که خاقان چین ودرباریان وی خود رابدان متعهد میدانستند، آخوندها هرگز نمیپذیرند و دراین بازی چینی جر میزنند. به عبارت دیگر، درچارچوب فکری آیت اللهها، چنین توجیهی برای قدرت، نه تنها ولی فقیه رابه هیچ «تنگنایی بسیار دشوار» نمیافکند، بلکه باتوجه به این حقیقت که قرآن به راسخون (آیت اللهها) اجازه میدهد تابا تسلیم شدن به یک اراده مرموز (الله) ازخود سلب مسئولیت کنند، لذا میتوان به هنگام ضرورت تمامی خاک را برسر مردم ریخت، یعنی هربلای آسمانی و زمینی را «امتحان الهی» خواند و مردم را مسئول دانست. در چنین مواقعی آخوندها از مردم آسیب دیده طلب کارهم میشوند وهر فاجعه طبیعی را نتیجه گناهکاری بندگان میشمارند.
برای مثال کاظم صدیقی (آخوندک نماز جمعه) دلیل زمین لرزه را، لرزش اعضا وبرجستگیهای بدن زنها میداند وبی حجابی زنان را عامل اصلی زلزله میشناسد. ویا محسن قرائتی (اهریمنک متصدی ستاد اماله نماز) در یک سخنرانی علت زلزله شهربم را، بیتوجهی مردم به پرداخت زکات میخواند! (نقل از حافظه)
به هرروی و علی رغم تلاش وکوشش بیامانی که معتقدان به ولایت فقیه در جهت توجیه واقناع اذهان به خرج میدهند، اما در نهایت امر آنچه تاکنون در تحمیل ولایت فقیه به یک ملت، آخوندها را یاری رسانده وآنها را موفق گردانیده که این نظریه را در عمل اجرا کنند، نه باور و استقبال مردم، بلکه همان سنت حسنه اسلامی یعنی زور و ارعاب وارهاب و تهدید وترور بوده است که در عربده «مرگ بر ضد ولایت فقیه» تبیین یافته و درواقعیت سرکوبی و خشونت و خفقان موجود در پس پشت این شعار، همواره خود رانشان داده است.
سوای این بحث صرفا نظری اما میدانیم که چینیها درعمل، ولی فقیه و رژیمش را به شدت حمایت میکنند.
ازیک سو باآموزش پاسدارها وارسال وسایل سرکوب وشکنجه وشنود وباکمکهای نظامی و انتظامی آخوندها را درمقابل مخالفان داخلی تجهیز میکنند واز طرفی درمجامع بین المللی و دیپلماتیک با آرا، موافق خود وبا همسویی سیاسی، ولی فقیه رادر برابر قدرتهای بزرگ هیچوقت تنها نگذاشتهاند.
در عوض ولی فقیه به چینیها اجازه داده است تا با همدستی سرداران سپاه و فرزندان آخوندها ومقامات بانفوذ که به دلالی و واسطهگری مشغولند، بازارهای ایران را در زیر کالاهای بنجل خود دفن کنند وصنایع تولیدی وکارخانجات ایران را به ورشکستی بکشانند.
پروژههای منطقه عسلویه وپارس جنوبی ویا با شرکت در ایجاد بزرگراه شمال، دست چینیها رادر غارت منابع ملی بازگذاشتهاند.
یادداشت حاضر رابا این سخن به پایان میبریم که بگوییم اگرچه آخوندها و آیت اللهها چنانچه شخصی برفرض هزارقسم سفسطه بداند، آنها همیشه یک قسم بیشتر میشناسند و مانند شهرزاد که باهزار ویک شب قصه گویی، جان خویش را نجات داد، اینان نیز به کمک هزار ویک نوع دروغ و سفسطه و مغالطه وماله کشی، قدرت و نفوذ اهریمنی خود را که ازجهالت و تعصب عوام الناس کسب کردهاند، شاید که تا سالهای سال بر بخشهایی از جامعه، کم وبیش حفظ کنند... اما تردیدی نیست که شرایط اجتماعی و بویژه سیاسی امروز جامعه ایران، یعنی این شرایط احمقانه و کهنه و پوسیده وعقب مانده و اسلامی، به اندازه همان کالاهای چینی بیدوام و شکننده است وهمه میدانند که دیریا زود باید ازمیان برداشته شود.
پانوشتها:
۱_ روزنامه اطلاعات مورخ ۹۱/۱۰/۲۸
۲_این حقیقت را یکی از حجت الاسلامها در ضمیمه روزنامه اطلاعات مورخ ۹/۱۱/۹۱ اینگونه بیان میکند:
«انسان صلاحیت ندارد که برای تامین رفاه، اسایش، امنیت و سعادت زندگی دنیوی خویش قانون وضع کند... تنها کسی که میتواند قوانین و برنامههای کامل وهماهنگی را تنظیم کرده ودر اختیار بشر قرار دهد، خدای جهان آفرین و خالق انسان هاست»!
۳_ تاریخ جامع ادیان_ جان بادیرناس_ ترجمه: علی اصغر حکمت
سیامک مهر (محمدرضا پورشجری)
نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران
زندان مرکزی کرج (ندامتگاه)
فروردین ماه ۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر