چکیده :در این آغاز سال می خواهیم که آزادی به سرزمین مان بازگردد ، این تحول حال است . می خواهیم قانون مداری که می توان گفت دویست سیصد سال است که انسان ها به شکل مدرن برای آن تلاش کرده اند مجددا بر سرزمین ما حاکم شود. ...
زهرا رهنورد در سال ۸۹ به مناسبت فرا رسیدن سال نو و فرا رسیدن بهار طبعیت پیامی را خطاب به مردم ایران منتشر کرد.
رهنورد در این پیام با تاکید بر اینکه جنبش سبز یک جنبش تحول خواه و آزادی خواه است و پیش به سوی آرمان های بلند اسلامی دارد عنوان کرده است:در این آغاز سال می خواهیم که آزادی به سرزمین مان بازگردد ، این تحول حال است . می خواهیم قانون مداری که می توان گفت دویست سیصد سال است که انسان ها به شکل مدرن برای آن تلاش کرده اند مجددا بر سرزمین ما حاکم شود.تقلبات و شائبه ها کنار رود ، تبعیض در هر شکلی که هست چه تبعیض برای مسائل مادی ، طبقاتی ، اقتصادی ، فرهنگی و تبعیض در مورد مسائل زنان برطرف بشود.
در دومین نوروز بدون این بانوی سبز، متن پیام نوروزی وی باز نشر می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
این ایام نوروز باستانی کهن و همیشه جاودان را به هموطنان عزیزمان در ایران و هر گوشه ای از جهان که هستند تبریک عرض می کنم .
یا مقلب القلوب و الابصار ، یا مدبراللیل و النهار ، یا محول الحول والاحوال ، حول حالنا الی احسن الحال.
چقدر عجیب است که این مراسم باستانی با چنین روایت زیبای اسلامی عجین شده و نه تنها با روایت زیبای اسلامی ، بلکه با امروز ما در جامعه ی مدرنی که وجود داریم و در این ایام سبزی که جنبش سبز در واقع بر آن مهر و امضای زیبایی های خودش را زده .
حول حالنا الی احسن الحال در واقع همان خواست جنبش سبز است. جنبش سبز خواهان تحول وضعیت خود است ، وضعیت ملت خودش . و چه تقارن زیبایی است تحول در هر زمینه ای . جنبش سبز که جنبش برانداز نیست . جنبش تحول خواه است، تحول از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب . ولی اجازه بدهید که از حافظ مدد بگیرم و از اعتمادی که به او داریم در همه ی ایام زندگی مان خط مشی بگیریم یا صحبتی :
عشقت رسد به فریاد گر خود به سان حافظ ، قرآن ز بر بخوانی در چهارده روایت
این چهارده روایت که در واقع حافظ خود درباره ی خودش گفته و آن را با عشق توأم کرده حکایت از این دارد که خیلی می توان به آن اعتماد کرد. فال نیست به فال اعتقاد ندارم چون قرآن کریم هم می فرماید : طائرکم معکم ، خودتان هر چه باشید همان ، گردن کسی نباید چیزی انداخت. بلکه تأسی می گیریم به او :
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظر یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
چو بر صحیفه هستی رقم نخواهد ماند
غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
حافظ عزیز مورد اعتماد همه ی ما در شب های چله ، در روزهای عید ، در موقعی که غم و اندوهی داریم ، در موقعی که خوشحال و شاد هستیم ، ” عشق را به فریادمان می رساند” . دلمان می خواهد در این ایام همدیگر را دوست داشته باشیم . قبلا هم گفتیم که جنبش سبز را همه دوست داریم با هیچ کس دشمن نیست ، فقط یک مطالبات و آرمان هایی دارد .
در این آغاز سال می خواهیم که آزادی به سرزمین مان بازگردد ، این تحول حال است . می خواهیم قانون مداری که می توان گفت دویست سیصد سال است که انسان ها به شکل مدرن برای آن تلاش کرده اند مجددا بر سرزمین ما حاکم شود.
تقلبات و شائبه ها کنار رود ، تبعیض در هر شکلی که هست چه تبعیض برای مسائل مادی ، طبقاتی ، اقتصادی ، فرهنگی و تبعیض در مورد مسائل زنان برطرف بشود. آزادی های شخصی و فردی احترام گذاشته شود ، این به معنای این نیست که به جمع و خواسته های جمع احترام نمی گذاریم ولی فرد هم حق دارد و معمولا حکومت های رسمی ایدئولوژیک به فرد حق نمی دهند که برای خود نظر و سلیقه داشته باشد اما جنبش سبز این را می خواهد .
مردم ما در جنبش سبز سازنده ی آن هستند ، جنبش سبز یک کتابخانه نیست که چند کتاب در آن گذاشته باشند .در واقع جنبش سبز همان مردم و آرمان هایش هستند . ما همه با هم هستیم ، ما بی شماریم . مردم ما با همه ی تنوعی که کشور ما دارد ، کشور ما یکی از پیچیده ترین موقعیت های ژئوپولتیک و نژادی و زبانی را دارد ، ولی خدا را شکر قرآن کریم می فرماید :که احترام بگذاریم به این قضیه ، شعوب و قبایل اگر باشید همدیگر را بشناسید . رنگ و زبان ، الوان و السنتکم این ها از آیه الهی است . نشانی از خداوندی است . این تنوع و تکثر بسیار زیباست .
جنبش سبز مجموعه ای از جنبش های زیر مجموعه ی خودش است ، جنبش کارگران ، جنبش معلمان ، جنبش زنان و جنبش های دیگر . و هم چنین مجموعه ای از گروه های مرجع است مثل گروه هنرمندان ، گروه ورزشکاران ، گروه هایی دیگری مثل طرفداران حقوق بشر که البته همه مان هستیم و در این طرف داری همه به نوعی هم پای هم هستیم ، و گروه های مرجع دیگر. جنبش سبز در واقع حکایت یک نورافشانی است ، نورافشانی مردم که نور وجودشان به یک منشور می تابد و تنوع رنگارنگ و قوس و قزحی زیبا در پرده ی تابلو الهی در سطح جامعه ایجاد می کند . جنبش سبز یک جنبش تحول خواه و آزادی خواه است و پیش به سوی آرمان های بلند اسلامی . جنبش سبز جنبش لطیفی است. جنبش خشن نیست ، نمی خواهیم بگوییم ” نرود میخ آهنین در سنگ ” آن را می دانیم که یک ضرب المثل است ولی ما در دنیای مدرن می خواهیم بر همه ی این ها پیشی بگیریم و حرف تازه ای بزنیم و هیچ سنگی را فکر نمی کنیم وجود دارد که راجع به آن میخ آهنین به کار ببریم و امیدواریم همه مان با هم با نرمش پیش رویم و کل ملت ما ، نظام و مردم ما موفق باشند در آن آرمان های بلند.
اما نمی توانم راجع به زنان حرف نزنم . بر تارک آرمان های زنان آزادی ها و رفع تبعیض می درخشد ، این آرمان زنان ایران فقط نیست ، آرمان تمام زنان جهان است منتها برخی از نقاط جهان موفق تر از ما بوده اند در رفع تبعیض ولی ما موفق نبودیم، واقعیت این است . من همیشه حرفم این بوده که انقلاب اسلامی یک پروژه ی ناتمام بود . و امیدوار بودیم که در جمهوری اسلامی آرمان های بلند انقلاب اسلامی و آرمان های بلند حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب در جمهوری اسلامی تحقق پیدا کند ، چون به نحو خاصی انقلاب ما با یک سرعت خاصی موفق شد و ادامه ی آرمان هایش را منتظر بودیم در جمهوری اسلامی انجام بگیرد که آزادی ها بود ، قانون خواهی بود ، مساوات بود ، رفاه مردم بود ، رفع تبعیض های طبقاتی بود و نظایر آنها، ولی نشده . جنبش سبز می خواهد همان ها را دوباره پیگیری کند از جمله مسئله زنان را . زنان ما در شرایط فعلی از تبعیض های زیادی رنج می برند، مثل تبعیض های حقوقی ، تبعیض های فرهنگی ، تبعیض های قانونی و نظایر آنها.
بعضی ها خیال می کنند تا بحث رفع تبعیض پیش می آید و مساوات طلبی ، نقش ها فراموش می شوند و یک جامعه ی خشنی که همه مثل هم می خواهند استالینی عمل کنند ، سرها بریده شود همه اندازه همدیگر شوند و مثل هم . نه این حرف نیست اصلا ، جنبش سبز نقش ها را می شناسد . حتی نه تنها جنبش سبز بلکه تمام فعالیت های رفع تبعیض در سطح جهان نقش ها را می داند و می شناسد . این طور نیست که لطافت ، مادرانگی ، عشق آفرینی ، ایجاد شور و هیجان ، تداوم حیات بشری ، در جنبش سبز فراموش بشود در رفع تبعیض . رفع تبعیض در واقع همان ادبیات دینی ما را می خواهد به یک شکلی در مورد زنان بکار ببرد . ریحانه است ، نه قهرمانه . یعنی لطافت و درخشندگی دارد اما قهرمانانه نباید با آن رفتار کرد .
قهرمان البته در اینجا به معنای ادبیات فارسی مان نیست بلکه یعنی با قهر و خشونت . وقتی تبعیض هست در واقع آن ریحانه اسیر قهرمانه شده است یعنی آن قهرها و شدت هایی که فرهنگ یا یک نظامی ممکن است بر او وارد کند . ما در واقع به طور جدی این قضیه را در کنار تمام آرمان های جنبش سبز پیگیری می کنیم که رفع تبعیض و اعطای آزادی ها به زنان و آن را از قیمومیت درآوردن ( چه قیمومیت قانون باشد چه قیمومیت های دیگر ) خارج کند و زن واقعا در شأن و منزلتی که همه ی فرهنگ های بدیع و ارزشمند جهان برای آن قائل اند ، و از جمله اسلام عزیز خودمان بر آن قائل است ما به آن شأن و منزلت برسانیم هم در قلمرو فرهنگ هم در قلمرو قانون .
در نهایت تبریک می گویم به همه ی انسان های بزرگی که با هزینه های سنگینی که پرداختند این انقلاب کبیر را حفظ کردند ، جنگ تحمیلی را به پیروزی رساندند و جنبش سبز را سرفراز کردند در تمام جهان ، به خانواده های زندانیان ، به خانواده های شهدا در تمام قلمرو تاریخ ایران به ویژه این سی ساله اخیر تبریک عرض می کنم . امیدوارم زندانیان آزاد شوند و بر سر سفره های هفت سین در کنار خانواده های خود بنشینند و به ترجیع بند سبز جنبش سبز که پر از سین های پر شکوه است ، علاوه بر سین های هفت سین ، سین سرفرازی ، سین سعادت ، سین سلامت و سین های خوب دیگر را به عنوان یک زنجیره ی ابدی سبزی های جنبش سبز در کنار خانواده هایشان بر سر سفره ی هفت سین داشته باشند. و ما بی شماریم ، ما با هم هستیم، ما ایستاده ایم.
جنبش سبز هزینه ی سنگینی پرداخت کرده و پای آرمان های خود ایستاده است . منتها این آرمان ها را ما می خواهیم ، مطالبات ما باید تحقق پیدا کند .هر کس این کار کرد فرقی نمی کند ، مهم این است با سرفرازی این آرمان ها که آرمان های خود انقلاب کبیر اسلامی هم هست تحقق پیدا کند و می دانم که حتما چنین خواهد شد و امیدواریم که همه خوشبخت و سعادتمند باشیم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر