۱۳۹۱ دی ۱, جمعه

فعالیت خانه فساد با حمایت ماموران حکومت ی !

.برخی شواهد حکایت از فعالیت خانه‌های فساد در تهران زیر چتر حمایتی نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات دارد.

 در تقاطع بزرگراه حکیم غرب، بلوار تعاون در منطقه‌ای واقع در 3 کیلومتری شمال استادیوم آزادی معروف (باغ های جوار مجتمع سنگ تهران) سیلویی قرار دارد که به صورت شبانه روزی پذیرای دختران فراری و زنان و مردانی است که برای مصرف آزادنه انواع و اقسام مواد مخدر به آنجا مراجعه می کنند. در این سیلو که مدیریت آن با فردی به نام "حامد اکبری" است، دختران و زنان روسپی در اختیار مشتریان قرار داده می شوند و به سبک و سیاق «شهرنو» اداره می‌شود.
متن زیر بخش‌هایی از گفته‌های یکی از افرادی است که به تازگی و به صورت تصادفی وارد این مجموعه شده است: «...اولین نفری که در بدو ورود با آن آشنا شدم (ح-الف) بود، ظاهری ورزشکار و بلند قامت اما معتاد به ماده مخدر شیشه، با صدایی گرفته و لحن لاتی که دیگران به شدت از او حساب می بردند...(ح-الف) ارتباط نزدیکی با نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات داشت و آمار خلافکارهای تهران به خصوص آنها را که در غرب تهران فعالیت می کنند داشت.
به صورت شبانه روز عده ای در آنجا رفت و آمد دارند که بیشترشان برای مصرف مواد مخدر و سکس به سیلو می آیند، اتاقک‌هایی هم درست کردند که در بعضی از آنها تخت و پتو و تشک داشت و برخی گاز پیک نیکی و منقل و سرنگ. وقتی از جاده خاکی منتهی به سیلو وارد می شدی از قبل باید با (ح-الف) تماس تلفنی می گرفتی تا درب اصلی سیلو را باز کند. انواع و اقسام خودروهای مدل بالا وارد سیلو می شدند و پسران و مردان از گروه های سنی مختلف مشتریان او بودند.
این مردان گاهی در ماشین ها زن یا دختری را با خود به داخل سیلو می آوردند و یا در خواست می کردند که با فلان زن یا دختر هم خواب باشند. همه نوع مشروب در آنجا هست. هیچ ترسی هم از پلیس ندارند. (ح-الف) در طول روز بارها با کلانتری یا وزارت اطلاعات صحبت می کند و گزارش می دهد که چه کسانی آمد و رفت دارند.
چند نوچه هم دارد که آنها هم معتاد هستند. آنها هم اهل دعوا هستند و هم ساقی. گاهی هم با زنانی که شب آنجا می خوابند سکس می کنند. بارها صدای کتک خوردن این زنان را شنیدم. در یکی از این شب ها با گوش خودم شنیدم که یکی از این زنان روسپی را که گویا بر سر پول جیغ و داد می کرد به شدت کتک می زدند و دست آخر با وضع فاجعه باری او را بیرون کردند.
تقریبن هر شب یک ماشین پلیس به آنجا سر می زد و باج می گرفت. خیلی علنی، انگار هیچ ترسی نداشتند و با خیال راحت کارشان را می کردند. وضعیت بهداشتی آنجا بد نبود، حداقل سرنگ ها تمیز بود و وکیوم شده، سرویس های بهداشتی هم تمیز بود و شوینده داشت. اما وضعیت آدمهایی که به آنجا می آمدند خیلی ناجور بود، به خصوص دختران و زنان...
دور تا دور سیلو باغ و بیابان است، اما خیالشان راحت است که هر کاری می توانند انجام دهند. خیلی از آنهایی که به آنجا می آیند بچه های همین مقامات و امنیتی ها هستند.»
اینها بخش هایی از صحبت های فردی است که در هفته های اخیر در این محل سکونت کرده بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر